تا به انجا گفتیم که بعد از ترور اعلام جنگ مسلحانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و درگیری های فراوان بلاخر بنی صدر پس عزل و رو شدن دستش با رجوی و دختر خود که همسر رجوی شده بود با ان وضع زنانه از ایران فرار کرده در عراق بنی صدر طلاق دختر خود را از رجوی گرفت و برای همیشه به مقیم فرانسه شد کار رجوی و هوادارنش گروهک منافقین چه چیزی در عراق کشوری که با ما در حال جنگ بود می توانست باشد جز خیانت به این مرز و بوم ترور کمک به جاسوسان صدام ووو در کثیف ترین کارها شرکت میکردنند هر کاری که کثیف و ضد نظام ما بود و صدامیان در ان و طرح ان می مانندند گروهک منافقین پیش قراول انجام ان کار بود حال جاسوسی اعلام محل انبار مهمات و جاهای سری نظامی و اخبار جبهه ها را مرتب به عراقیها میرسانندند و هیچ کاری از این عمل پست تر نیست که به اب و خاک خود خیانت کنی ان هم حتی به کشده شدن مردم کشور خود رضا باشی فقط برای قدرت و اینکه جای برای خود باز کرده باشند که صدام کمک مالی بکند و به انها جا بدهد جالب تر از همه ای اینها اینکه این گروهکطبق اسناد مستند و نوشتن خاطرات خود افراد ی که توانسته بودن از اردوگاه اشرف فرار کنند و به کشور های مثل هلند یا جاهای دیگه بروند خاطرات خود را نوشتن که اخر عاقبت لبیک گویان به رجوی چه شد از مسائل اخلاقی گذشته و لازم به اشاره کردن نیست ولی بعد از فرار سران منافقین طی چند روز درگیری در تهران و شهرستانها در کل تمام مقر و خانه تیمی انها جمع و افرادشان دستگیر شده و جمهوری اسلامی با رفعت اسلامی اکثر احکام اعدام افرادی را که داده بود یا به حبس ابد برگرداند یا به 15 سال حبس البته نا گفته نماند تعداد یشان هم واقعا گول تبلیغات سران منافقین را خورده و بعد از دستگیری با طی کردن روشنگری ها و دیدن مواضع نظام مقدس از عملکرد خود پشیمان و توبه کرده که ازاد میشدن که این افراد اکثرا در حد نیرو های عادی بودن تا مسول ولی بهر حال بازم خیلی با انها با رفعت اسلامی بر خورد میشد خانم طاهر باقر زاده در کتاب خاطراتش پس از جدا شدن از سازمان نوشته به علت فریب دادن پاسدارها که باعث شهید شدن تعدای از انها و پناه دادن به نیروهای مسلح سازمان به اعدام محکوم شدم ولی به علت داشتن نوزاد 15 ماه اول به حبس ابد بعد به 15 سال بعد مورد عفو نظام قرار گرفتم که سازمان به علت شرایط جنگی توسط عوامل داخلی خود با این نیروها ارتباط برقرار کرده و از انها می خواست که به سازمان در پادگان اشرف در عراق به پیوندند که تعدای از این افراد بازم فریب سازمان را خورده و از مرزها خارج شده و به پادگان اشرف میرفتند و اما سازمان پس از پیوستن این افراد با انها چه برخوردی میکرد محمد رضا اسکندری از اعضای سازمان که پس از ازاد شدن و مورد عف قرار گرفتن به پادگان اشرف رفته که با حمله ای نیروهای امریکای به عراق موفق میشود از انجا پادگان اشرف فرار کرده و به هلند برود در کتاب خاطرات خود نوشته که تا به عراق رسیدیم توسط استخبارات در پادگان دستگیر شده و به زندان استخبارات منتقل شدم دو نفر از ما بیش از پنج سال از عمر خود را در زندان انیت عراق گذراندن و از بیگاری گرفته تا کارهای سخت از انها کشیدن و حتی شکنجه های وحشت ناک داده شده بودن یا اگر زود ازاد میشدی چنان زهر چشمی ازت میگرفتن با تهدید افراد خانواده در ایران یا شکنجه خود ما در انجا که اگر مخالف رهبران سازمان باشی عاقبت این میشود اجازه خواندن هر کتابی اجازه ازدواج کردن با شخص مورد علاقه را حتی نداشتیم سوال کردن در هر موردی ممنوع کوچک ترین بوی می بردن که کسی مخالف است سریع به زندان امنیت عراق منتقل میشد محمد حسین سبحانی که بعد از هشت سال و تمام شدن دوران محکومیتش ازاد شده بود توانسته بود به المان پناهنده شود در کتاب خاطرات خود نوشته اعتراض من به خاطر طلاق اجباری همسرم بود در یکی از نشست های سازمان رجوی گفت زندان داریم خوبشم داریم جنبش های انقلابی افراد خود را اعدام میکنند ان موقع بریدهای مردود اسم دو تا سیلی را گذاشتن شکنجه دوست داشتم دروبینی بود تا فیلم برداری میکردم تا برای رسوایی نجات دهند ه ای خلق نشان جهانیان دهم یا جاهای شکنجه که الان روی بدنم هنوز هست با سگک کمربند چنان وحشیانه میزدن که جایش بعد از گذشت سالها هنوز هم هست قلعه ای الموتی در عراق دائی بزرگ رجوی اعضای سازمان که دیگه با افتادن به دامن امریکا و اسراییل دیگه حتی شعارهای که اول انقلاب در دفاع از خلق و مبارزه با استکبار را هم که میدانند بر عکس شده و به دامن همان ها افتادن بعد از شکست منافقین در عملیات مرصاد یا { فروق جاویدان }رجوی علت شکست را درگیری عاطفی اعضا با خانوداهای خود دانسته برای همین دستور طلاق اجباری را صادر کرده و جدا کردن فرزندان و پدران مادران کودکان به دنیا امده در پادگان اشرف را داده که فرزندان را بدون والدین خود به فرانسه فرستاده و حتی زن و شوهرن ها هم دیگه نباید یک یادگاری از هم داشته باشند این شد موج اعتراض تعدای از اعضای سازمان اقای سبحانی در قسمتی از کتابش از رفتار های دیوانه وار رجوی می نویسد ...عاشورای امسال با بقیه سال ها فر ق داشت در قرارگاه بدیع زادگان محل استقرار مسعود و مریم عضدانلو برگزار شدافراد شرکت کننده توسط نیرهای حفاظتی کنترل شده و بعد بر روی صندلی های خود نشسته چند دقیقه بعد رجوی و مریم از درب پشتی وارد شده و رجوی به سخنرانی پرداخت و به احمد حنیف نژاد که در ردیف جلو بود اشاره کرده یونس {اسم مستعار حنیف نژاد بود }او هم کاغذی از جیبش در اورده و شروع به خواندن نوحه به سبک سنتی کرده و افراد هم عزاداری میکردن که تا کنون در سازمان سابقه نداشت نوحه خوانی و سینه زنی بعد از سینه زنی دوباره رجوی رفت پشت بلند گو و رو به مریم کرده و به افراد حاضر گفت این شعار تکرار کنند در حالی که با انگشت مریم را نشان میداد خطاب به مسولین سازمان گفت همگی بگین { یا سیده نساالعالمین }یعنی ای خانم زن های جهان سپس همه ای افراد یک صدا این شعارو دادند وقتی خان عضدانلو بشود سیده نسالعلمین لابد خود رجوی هم سید رجال العا لمین میشود دیگه کم مانده ادعای خدای هم بکند اعضای جدا شده از سازمان پادگان اشرف را تشبیه به قلعه الموت کرده و رجوی که درست مثل حسن صباح رهبر فرقه اسماعلیه که خود را دائه بزرگ می نامید چنان با جاه طلبی های خود اعضای سازمان را مسخ خود کرده بود که هیچ کس یارای مخالفت با او را نداشت و تنها راه بریدگان خودکشی بود که اعضای سازمان خودشان را می کشدنند این مختصری از سرگذشت سازمان منافقین بود که به مناسبت شهادت های که در قسمت قبل گفتیم ماه پر ترور و حادثه بود برای افرادی که ان دوران یا هنوز به دنیا نیامده بودن یا انقدر کوچک بودن که یادشان نمی یاد منابع 1 کتاب بر ما چه گذشت محمد رضا اسکندری 2 روزهای تاریک بغداد خاطرات محمد حسین سبحانی 3 مرصاد پایانی بر دو ادعا عباس سلیمی نمین کتاب همشهری // این سرگذشت و اخر عاقبت رجوی و هوادارانش که کشتن و خیانت به هم وطن های خود روی تمام رو سیاه های تاریخ سفید کردن // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات // علی اژیر